دکتر خسروپناه در پنل تخصصی حکمت اسلامی و تعالی علوم اقتصادی:

همه علوم می تواند حکمی باشد و دانشگاهها حکمت بنیان باشند

۱۴ آبان ۱۴۰۰ | ۰۰:۱۰ کد : ۶۳۵۶
تعداد بازدید:۳۵۵

به گزارش روابط عمومی واحد تهران غرب دکتر خسروپناه، معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی در پنل تخصصی حکمت اسلامی و تعالی علوم اقتصادی همایش علوم انسانی و حکمت اسلامی که در واحد تهران غرب برگزار شد، ضمن گرامی داشت ۱۳ آبان گفت: شهدا بر گردن ما و تثبیت نظام جمهوری اسلامی ایران حق دارند. از همه عزیزانی که در به فعلیت رساندن همایش ملی حکمت اسلامی در علوم انسانی تلاش کرده‌اند تشکر می‌کنم. از جناب آقای دکتر آقامیری، استاد بزرگوار که معاونت علوم انسانی و هنر را همراهی کردند. از سرکار خانم دکتر داداندیش که در کمیسیون تخصصی حکمت اسلامی و تعالی علوم اقتصادی همکاری و کمک کردند که این کمیسیون تخصصی در این واحد برگزار شود. مخصوصاً از خانم دکتر فرشادفر که مسئولیت این کمیسیون را به عهده داشتند. همچنین از محققان و استادانی که همکاری کردند و مقالات ارزنده‌ای را نوشتند و این همایش ملی را با آثارشان رونق بخشیدند.
دکتر خسروپناه گفت: عنوان این نشست حکمی و علمی، حکمت اسلامی و تعالی علوم اقتصادی می‌باشد. مستحضرید که هم عنوان حکمت اسلامی عنوان بسیار گسترده است که هم وسعت عمقی دارد هم وسعت عرضی و هم عنوان علوم اقتصادی آنقدر گسترده شده است که دیگر نمی‌توان از یک دپارتمانی بعنوان علوم اقتصادی سخن گفت حتی دانشکده علوم‌اقتصادی هم چندان معنادار نیست. امروزه ما باید دانشگاه علوم اقتصادی داشته باشیم به لحاظ گستره‌ای که این علوم پیدا کرده است. در باب گستره‌ی حکمت این مقدار عرض کنم که حکمت شامل معرفت حسی، عقلی و شهودی و وحیانی است. یعنی اگر اهل علم و اهل معرفت مجموعه‌ی ابزار معرفت و مقوله معرفت را بپذیرند و استفاده کنند و معرفت حسی، عقلی و شهودی و وحیانی را تحصیل کنند به حکمت دست یافته‌اند.
وی افزود: کسانی که تجربه بسند هستند حکیم نیستند حتی کسانی که عقل بسندگی را قائل هستند حکیم نیستند. لذا اصطلاح حکمت در شرق جهان مطرح شده است. یعنی در کشورهایی که معرفت حسی، عقلی، شهودی و وحیانی را باهم پذیرفته‌اند. حکمت یک معرفت نافع و کارآمدی است که حاصل حس و عقل و شهود و وحی است به همین خاطر فلسفه اسلامی، عرفان اسلامی، کلام اسلامی، معارف اسلامی جزو حکمت است.
ما معتقدیم که البته همه علوم می‌تواند حکمی باشد و دانشگاه‌ها حکمت بنیان باشند. حتی عرفان ادبی هم جزو حکمت است. حافظ از چشمه‌ی حکمت به کف آور جامی.
ما اگر همین عرفان ادبی حافظ، سعدی، مولوی و سایر بزرگان عرفان را استفاده کنیم مملو از حکمت است و این حکمت می‌تواند بر علوم انسانی تأثیرگذار باشد.
معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی گفت: بخش دوم علوم‌اقتصادی است. زمانی علوم اقتصادی جزو حکمت عملی بود و عنوانش هم تدبیر منزل بود که الان اصطلاحاً به اقتصاد خرد تعبیر می‌کنند. البته معنای آن، این نیست که در یونان باستان یا در ایران دوره تمدن اسلامی که از حکمت عملی سخن گفته می‌شد اقتصاد کلان را بحث نمی‌کردند. اقتصاد کلان جزو سیاست مُدون بود یعنی حکمت عملی را به اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مدون تقسیم می‌کردند. اگر کتاب اخلاق ناصری خواجه نصیرالدین طوسی را خوانده باشید می‌بینید که به بحث اقتصاد کلان هم پرداخته‌اند. حتی بحث‌هایی که امروزه اصطلاحاً ازش به توسعه تعبیر می‌کنیم هم در آن زمان هم به صورت خفیف‌تری هم مطرح بوده است.
ولی الان اقتصاد خیلی گسترده شده است. اقتصاد نظری که به مدل‌های ریاضی اقتصاد می‌پردازد شامل؛ اقصاد سنجی، اقتصاد بازرگانی، اقتصاد صنعتی، اقتصاد پولی و بانک داری، اقتصاد کشاورزی، اقتصاد حمل و نقل، اقتصاد خرد و کلان که ذیل هر کدام از اینها تئوری‌های مختللفی وجود دارد، می‌شود.
مثلاً در باب عدالت اقتصادی یا عدالت در علوم اقتصادی می‌بینیم نظریات مختلفی وجود دارد و در هر یک از این نباحث نظریات مختلفی مطرح شده است.
وی گفت: حالا سوال این است که با این گستردگی که حکمت دارد و با این گستردگی که علوم اقتصادی دارد، پیوند حکمت و علوم اقتصادی به چه معنا است؟ سه معنای مصداقی را عرض می‌کنم که اساتید بزرگوار روی این سه معنای مصداقی اظهار نظری داشته باشند. معنای اول این است که نظریات توصیفی ناظر به اقتصاد جهان هست از جمله به اقتصاد ایران. اگر این نظریات توصیفی، ناظر به اقتصاد ایران کاشف از واقعیت اقتصاد ایران باشد، معتقدم در این بخش اقتصاد ما حکمی شده است. آیا دانشگاه‌های ما که دانشکده‌ها و گروههای اقتصاد دارند، اقتصاد ایران را درست می‌شناسند؟ اگر درست بشناسند علم اقتصاد ایران حکیمانه است اما اگر درست نشناسند، علم اقتصاد ایران در دانشگاه ما حکمی نخواهد بود.
دکتر خسروپناه با اشاره به معنای دوم افزود: آیا نظریه‌های توصیفی ناظر به اقتصاد مطلوب مبتنی بر مبانی حکمی از جمله انسان شناسی فلسفی، عرفانی هست یا نیست؟ اگر هست این تظریه های توصیفی ناظر به اقتصاد مطلوب حکیمانه است اما اگر نباشد، حکیمانه نیست. ما نمی‌توانیم از اقتصاد عقلایی و عقلانی و اقتصاد مطلوب سخن بگوییم، در پارادیم کلاسیک یا اقتصاد کلاسیک یا اقتصاد نئو کلاسیک بعد بگوییم این اقتصاد و نظریه‌ها حکیمانه است اما مبتنی بر انسان شناسی فلسفی و حکمی نباشد، این پارادوکسی کال است. چون قطعاً نظریه‌هایی که مطرح می‌شود، همه نظریه‌های مصرف در اقتصاد کلاسیک یا اقتصاد نئوکلاسیک مبتنی بر مبانی فلسفی و مبانی انسان شناسی است. آیا اینجا انسان شناسی فلسفه و حکمت اسلامی نمی‌تواند تأثیرگذار بر نظریه‌های توصیفی ناظر به اقتصاد مطلوب باشد. اگر کسی تصور درستی از این داشته باشد این را تصدیق می‌کند و اگر کسی تکذیب می‌کند، تکذیب بلاتصور است یعنی ممکن است اقتصاد بداند ولی فلسفه اقتصاد نمی‌داند. توجه به ابتنای نظریه اقتصاد بر مبانی فلسفی ندارد و از این بی توجهی نتیجه می‌گیرد که اقتصاد با مبانی فلسفی پیوندی ندارد. خیلی اوقات ما با چیزی مخالفت می‌کنیم که نسبت به آن علم دقیقی نداریم. اگر فلسفه علم اقتصاد، نه فلسفه معیشت، در رشته هلی اقتصاد دانشگاه‌ها باشد قطعاً ابتنای نظریه‌های فلسفی با انسان شناسی آشکار می‌شود.
معنای سوم این است که آیا در تغییر اقتصاد موجود ایران به اقتصاد مطلوب، حکمرانی وجود دارد یا خیر؟ منظورم از حکمرانی governness است نه government.
حکمرانی عبارت از سیاست گذاری، تنظیم گری و خدمات عمومی می‌باشد. اینکه در شورای عالی انقلاب فرهنگی سیاست‌های فرهنگی نوشته شود و اسمش را حکمرانی فرهنگی بگذاریم، غلط است. اینکه در شورای عالی اقتصاد، سیاستهای اقتصاد مقاومتی تدوین و ابلاغ شود و اسمش را حکمرانی اقتصادی بگذاریم، غلط است. این بخشی از حکمرانی است چون بعد از سیاست گذاری و خط مشی گذاری، نوبت می‌رسد به تنظیم گری، مقررات گذاری، ساختار سازی، تا به نظارت و ارزیابی، خدمات عمومی برسد.
آیا درتغییر اقتصاد موجود ایران به اقتصاد مطلوب حکمرانی داریم؟ اگر دوستان می‌فرمایند بله حکمرانی داریم، پس تغییر اقتصاد موجود به اقتصاد مطلوب، تغییر حکیمانه است اما اگر نداشته باشد، حکیمانه نیست.
به عقیده من، در هر سه ساحت، نظریه‌های توصیفی ناظر به اقتصاد ایران، نلظر به نظریه‌های توصیفی کاشف از اقتصاد مطلوب و تغییر در اقتصاد موجود موجود ایران، کار حکیمانه نکرده‌ایم.
این کمیسیون مدیریت شده است و در حوزه نسبت حکمت اسلامی با آزادی اقتصادی، عدالت اقتصادی، ربا اقتصادی، مسائل مالی، بانکداری، اخلاق اقتصادی و عرصه‌های دیگر سرفصل‌هایی را تعیین کردند و محققین و پژوهشگرانی هم زحمت کشیدند و مقالات ارزنده‌ای را تدوین کرده‌اند که انشاالله در این نشست علمی و حکمی مقالات ارائه می‌شود و بعداً هم به صورت مجموعه مقالات منتشر خواهد شد.
پیشنهاد می‌کنم که عنوان حکمت اسلامی و تعالی علوم اقتصادی باید به یک همایش ملی تبدیل شود. امیدوارم که واحد تهران غرب که یکسال گذشته تلاش کرده و زحمت کشیده است و این کمیسیون را به سرانجام رسانده است این پیشنهاد را قبول کنند و همین مجموعه تهران غرب زحمت بکشند و همایش سال آینده را در همین ایام که روز جهانی فلسفه است، همایش ملی علوم اقتصادی و حکمت اسلامی را برپا شود.

گفتنی است پنل کمیسیون تخصصی حکمت اسلامی و تعالی علوم اقتصادی، همایش علوم انسانی و حمت اسلامی با حضور دکتر خسروپناه، معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی، دکترآقامیری، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران، دکتر داداندیش، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب، استادان و دانشجویان بصورت حضوری و مجازی در واحد تهران غرب برگزار شد

کلید واژه ها: اقتصاد ناظر اقتصاد توصیفی ناظر اقتصاد نظریه توصیفی ناظر اقتصاد تغییر اقتصاد کلاسیک اقتصاد علم اقتصاد اقتصاد مطلوب اقتصاد ایران اقتصاد موجود